فرشید فخری، سنا عیب پوش، مسعود سلیمانی دودران،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( دوره ۱۵، شماره ۱ ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و اهداف: سالانه تعداد زیادی کارآزمایی بالینی در ایران انجام میشود اما اطلاع دقیقی از ویژگی های این مطالعات موجود نیست، هدف این مطالعه بررسی ویژگیهای کلیدی این مطالعات است.
روش کار: دادههای مربوط به کارآزماییهای بالینی ثبت شده در مرکز ثبت کارآزمایی های بالینی ایران در سالهای ۱۳۸۷تا ۱۳۹۲ از پایگاه داده و صفحه جستجوی وبسایت این مرکز استخراج گردید.
یافتهها: تعداد۵۰۴۹ کارآزمایی در بیش از ۴۰ رشته تخصصی وارد مطالعه شدند. روند سالانه ثبت کارآزماییها افزایشی بود. بیشتر مطالعات حجم نمونه کمتر از ۷۰ داشته و شاخص حجم نمونه در گذر زمان روند افزایشی نداشت (میانه= ۶۴، دامنه میان-چارکی=
۱۰۰-۴۰ نفر). کارآزماییهای فاز سه ۴/۸% مطالعات را شامل شده و بیشترآنها (۶۹%) حجم نمونهای برابر یا کمتر از ۱۰۰ داشتند (میانه= ۷۵، دامنه میانچارکی= ۱۲۰-۵۰ نفر). اکثر مطالعات از تخصیص تصادفی استفاده نمودهاند (۲/۸۷%) اما بیشتر آنها گولدارو (۳/۶۵%) و کورسازی کامل (دوسویه و سه سویه، ۸/۵۵%) را بکار نبردهاند. حامی مالی ۹/۹۹% مطالعات از داخل کشور بود. از این میان، ۲/۹۲% کارآزماییها با حمایت مالی بخش دولتی و بقیه با حمایت بخش خصوصی انجام گرفتهاند. تنها ۱% کارآزماییها دارای حامی مالی از شرکتهای داروسازی بوده و ۲/۹۰% کارآزماییها با بودجه دانشگاهها انجام شدهاند.
نتیجهگیری: اکثر مطالعات محقق- محور بوده و توسط بخش دولتی حمایت شدهاند. کوچک بودن حجم نمونه و عدم استفاده از تکنیکهای کنترل تورش در اکثر کارآزماییها مشهود است. ظاهراً کمبود منابع مالی و عدم استفاده بهینه از امکانات و منابع موجود، موانع مهمی در انجام کارآزماییهای بالینی بزرگ درکشور هستند.