حسام الدین اکبرین، علیرضا باهنر، امیدعلی نکویی جهرمی، حمید شریفی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه و اهداف: استفاده از مطالعات تجربی در دامپزشکی در دهههای اخیر توسعه قابل توجهی یافته است. نظر به لزوم رعایت ضوابط اجرای این مطالعات، توجه جدی به طراحی مناسب و گزارش دقیق آنها نیز اهمیت ویژای دارد.
روش کار: کیفیت مقالات مستخرج از مطالعات تجربی و کارآزماییهای بالینی منتشر شده در مجلهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در مدت ۱۰ سال (۱۳۸۷-۱۳۷۸) در قالب این پژوهش ارزیابی گردید. مقالات بر اساس چک لیست به دقت مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: از ۷۳۸ مقاله، ۲۸۹ مقاله مبتنی بر مطالعات تجربی بوده است. در ۴۲/۹۳ % از مقالات به حجم نمونه اشاره شده بود. در ۳۶% مقالات به نوع طراحی، در ۸/۶۶% مقالات به نوع مطالعه در عنوان، در ۴/۱% مطالعات به کور سازی، در ۶/۳۳% مقالات به تصادفی سازی، در ۹/۹۶ % مقالات به معیارهای ورود، در ۱/۲% مقالات به رعایت اصول اخلاقی و در ۵/۷۶% مقالات به نوع تجزیه و تحلیل آماری اشاره شده بود. ۹/۶۰% مطالعات دارای گروه شاهد بودند. به طور متوسط در هر مقاله ۵۸/۵(۰۶/۵±) متغیر مورد مطالعه قرار گرفته بود. بیشترین حیوانات مورد مطالعه نشخوار کنندگان (۷/۲۷%) و میانگین تعداد نویسندگان ۳۷/۳ نفر(۳۴/۱±) بودند.
نتیجهگیری: در مجموع، اگرچه طراحی و شیوه گزارش مطالعات تجربی مندرج در مجله روند رو به بهبودی را نشان میداد. پیشنهاد میگردد از یک دستورالعمل استاندارد به منظور بهبود کیفیت این مطالعات و تدوین مقالات استفاده شود.
فرشید فخری، سنا عیب پوش، مسعود سلیمانی دودران،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و اهداف: سالانه تعداد زیادی کارآزمایی بالینی در ایران انجام میشود اما اطلاع دقیقی از ویژگی های این مطالعات موجود نیست، هدف این مطالعه بررسی ویژگیهای کلیدی این مطالعات است.
روش کار: دادههای مربوط به کارآزماییهای بالینی ثبت شده در مرکز ثبت کارآزمایی های بالینی ایران در سالهای ۱۳۸۷تا ۱۳۹۲ از پایگاه داده و صفحه جستجوی وبسایت این مرکز استخراج گردید.
یافتهها: تعداد۵۰۴۹ کارآزمایی در بیش از ۴۰ رشته تخصصی وارد مطالعه شدند. روند سالانه ثبت کارآزماییها افزایشی بود. بیشتر مطالعات حجم نمونه کمتر از ۷۰ داشته و شاخص حجم نمونه در گذر زمان روند افزایشی نداشت (میانه= ۶۴، دامنه میان-چارکی=
۱۰۰-۴۰ نفر). کارآزماییهای فاز سه ۴/۸% مطالعات را شامل شده و بیشترآنها (۶۹%) حجم نمونهای برابر یا کمتر از ۱۰۰ داشتند (میانه= ۷۵، دامنه میانچارکی= ۱۲۰-۵۰ نفر). اکثر مطالعات از تخصیص تصادفی استفاده نمودهاند (۲/۸۷%) اما بیشتر آنها گولدارو (۳/۶۵%) و کورسازی کامل (دوسویه و سه سویه، ۸/۵۵%) را بکار نبردهاند. حامی مالی ۹/۹۹% مطالعات از داخل کشور بود. از این میان، ۲/۹۲% کارآزماییها با حمایت مالی بخش دولتی و بقیه با حمایت بخش خصوصی انجام گرفتهاند. تنها ۱% کارآزماییها دارای حامی مالی از شرکتهای داروسازی بوده و ۲/۹۰% کارآزماییها با بودجه دانشگاهها انجام شدهاند.
نتیجهگیری: اکثر مطالعات محقق- محور بوده و توسط بخش دولتی حمایت شدهاند. کوچک بودن حجم نمونه و عدم استفاده از تکنیکهای کنترل تورش در اکثر کارآزماییها مشهود است. ظاهراً کمبود منابع مالی و عدم استفاده بهینه از امکانات و منابع موجود، موانع مهمی در انجام کارآزماییهای بالینی بزرگ درکشور هستند.