۱۶ نتیجه برای پرسشنامه
آزاده صفایی، بهرام ضیغمی، سید حمیدرضا طباطبایی، بیژن مقیمی دهکردی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه و اهداف: در حال حاضر بررسی کیفیت زندگی
(Quality of Life) به عنوان یک موضوع مهم در مطالعات بیماریهای مزمن، به خصوص سرطان، مطرح میباشد. سرطان در تمام موارد بر کیفیت زندگی بیماران به درجات مختلف تأثیر میگذارد و در حال حاضر ابتلا به سرطانها یکی از مسائل مهم در ایران و تمام دنیا میباشند. در این بین سرطان پستان یکی از شایعترین سرطانها در زنان
میباشد. میزان بقای مبتلایان به سرطان پستان طولانی بوده و در نتیجه مدت زمان بیشتری با سرطان و عوارض و پیامدهای آن دست به گریبان هستند. از این رو انجام اقداماتی در جهت شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی این مبتلایان ضروری به نظر میرسد.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی-تحلیلی بوده که به منظور بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان بر روی ۱۱۹ بیمار مبتلا، در بخش شیمی درمانی بیمارستان نمازی شیراز انجام شده است. جمعآوری اطلاعات مربوط به کیفیت زندگی با استفاده از دو پرسشنامه QLQ-C۳۰ و QLQ-BR۲۳ در طی دوماه، از ابتدای دی ماه ۱۳۸۴ تا پایان بهمن ماه ۱۳۸۴ انجام شد. تحلیل دادهها بااستفاده از روشهای تک متغیره ناپارامتریک و روش رگرسیون خطی چند متغیره صورت پذیرفت.
نتایج: میانگین نمره کلی کیفیت زندگی در افراد تحت مطالعه ۹۲/۶۴ با انحراف معیار ۲۸/۲۴ تعیین شد. وضعیت شغلی، طول دوره بیماری، درجه تمایز یافتگی تومور، عملکرد جسمانی، احساسی، شناختی و همچنین علائم بیماری نظیر خستگی، تهوع و استفراغ، درد، تنگی نفس، کاهش خواب، یبوست و مشکلات اقتصادی از جمله متغیرهایی بودند که در تحلیل تک متغیره ارتباط معنیداری با کیفیت زندگی نشان دادند (۰۵/۰P<). این در حالی است که با استفاده از تحلیل چند متغیره تنها ارتباطی معنیدار میان درجه تمایز یافتگی تومور، وضعیت شغلی، وضعیت یائسگی، تنگی نفس و مشکلات اقتصادی با کیفیت کلی زندگی مشاهده گردید (۰۵/۰P<).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر میرسد انجام حمایتهای اقتصادی از سوی دولت و انجام اقداماتی در جهت تشخیص بیماری در مراحل اولیه، در ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران مؤثر خواهد بود.
افشین احمدوند، زهرا سپهرمنش، فاطمه قریشی، فاطمه عصاریان، غلامعباس موسوی، رضوان ساعی، فرناز اعتصام،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه وا هداف: سلامت روان یکی از مهمترین موضوعات سلامت عمومی است و سهم عمدهای در کاهش بار کلی اختلالات دارد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی شیوع نقطهای اختلالات روانی در افراد ۱۸ ساله و بالاتر شهر کاشان انجام گرفته است.
]
روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انجام شد. از پرسشنامه سلامت عمومی
GHQ-۲۸)) و مصاحبه بالینی جهت ارزیابی استفاده شد ودادهها با استفاده از آزمون آماری X۲ ،OR تحلیل شدند.
نتایج: شیوع اختلالات روانی در کاشان ۲۹ درصد بدست آمد که در زنان ۵/۳۵ % و در مردان ۲/۲۱ % بود. اختلالات خلقی (۳/۹%) و اضطرابی (۷/۴%) به ترتیب از شایعترین اختلالات بودند. از ۵۰۵ نفر فرد مبتلا به اختلال روانی، (۱/۳۲%) اختلالات خلقی، (۶/۲۵%) اختلالات اضطرابی، (۲/۴%) اختلالات سایکوتیک، (۴/۳%)اختلالات عصب شناختی، (۴/۳%) اختلالات تجزیهای، ( ۷/۲۳%)دارای سایر اختلالات روانی بودند و۸/۷ % آنها بیش از یک اختلال داشتند. بیشترین شیوع اختلال روانی در افراد ۵۶ تا ۶۵ سال ۸/۳۵ % و افراد همسر فوت شده با ۸/۳۵ % و افراد بی سواد با ۸/۴۲ % و افراد بیکار ۸/۳۸ % بود. رابطه بین جنس، سطح تحصیلات، شغل، وضعیت تاهل و غیره با اختلال روانی معنادار بدست آمد.
نتیجهگیری: این تحقیق نشان میدهد که اختلالات روانپزشکی در کاشان از میزان قابل توجهی برخوردار است بنابراین برنامههای پیشگیری و درمان اختلالات روانی در این شهرمخصوصاً در گروههای پرخطر از اولویتهای مهم به شمار میآید.
ابراهیم عبد اله پور، سحرناز نجات، مریم نوروزیان، سید رضا مجدزاده،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
مقـدمه و اهداف: روائی محـتوا نخستین نوع از انواع روائیها است که باید از وجود آن در طول فرایند طراحی یک ابزار اطمینان حاصل شود. پیش نیاز بودن این روائی برای سایر انواع روائیها و ارتباط نزدیک آن با پایائی اجرای آنرا گامی حیاتی در طراحی پرسشنامه معرفی نموده است. با این وجود کم اهمیت شمردن آن در مقالات مختلف (مخصوصا مقالات داخلی) شفافسازی اهمیت اجرای این فرایند را در طراحی پرسشنامهها ضروری ساخته است. لذا در مقاله حاضر مراحل تهیه و ارزیابی محتوای مناسب برای پرسش نامهها بیان خواهد شد.
روش کـار: مراحل اجرای فرایند روائی محتوا به منظور طراحی پرسشنامههای روا و پایا شامل طـراحی (شناسائی حیطهها، تولیـد آیتمها و ساخت ابـزار) و کمیسـازی (تعیین درجه توافق بین متخصصین، تعیین مناسبت و شفافیت سوالات و مناسبت، شفافیت و جامعیت کل ابزار) در مقاله حاضر بیان شده است.
نتیـجهگیری: اهمیت وجود روائی محتــوا به هنگام طراحی پرسشنامهها تنها به اطمینان از دستیابی به شاخصهای روائی محتوای مطلوب (مناسبت، شفافیت و جامعیت) خلاصه نمیشود. در کنار دستیابی به شاخصهای مذکور بهبود شاخصهای پایائی ابزار و کمک به کاهش منابع (مالی و زمانی) مورد نیاز برای تهیه پرسشنامه از مزایای دیگر آن به شمار میرود. هر چند کیفی بودن پاسخهای متخصصین از جمله مشکلات اجرای آن است، ولی کمیتر شدن مراحل اجرای آن تا حدود زیادی نگرانیها را در این مورد کاهش داده است. موارد مذکور لزوم اجرای دقیق مراحل فرایند روائی محتوا در طراحی پرسشنامهها توسط محققین را نمایان میسازد.
لیلی صالحی، سعید سلکی، لیلا علیزاده،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه
و اهداف : کشور ایران
با رشد پر شتاب جمعیت سالمندی مواجه است. اندازه گیری کیفیت زندگی به طراحی برنامههای
مداخلاتی مناسب در آنان کمک فراوانی میکند. این مطالعه مقطعی با هدف بررسی کیفیت زندگی
در سالمندان عضو کانونهای سالمندی شهر تهران انجام گرفت.
روش
کار: در این مطالعه شاخصهای کیفیت زندگی در ۴۰۰ نفر سالمند از
طریق پرسشنامههای استاندارد ۳۶-SF و حمایت اجتماعی درک شده مورد بررسی قرار گرفت و به منظور تحلیل دادهها از
آزمونهای ANOVA و t .test و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتاج:
میانگین سنی افراد شرکت کننده ۶۴ بود که در ۵/۷۴ درصد زن بودند. میانگین شاخص جسمی
در افراد مورد مطالعه ۶۸/۱۲±۶۲/۶۴
و میانگین شاخص روانی ۷/۴±۳۵/۶۳
بود. کیفیت زندگی زنان در ابعاد جسمانی، عملکرد اجتماعی، درد بدنی و سلامت عمومی از
مردان بیشتر بود. با افزایش شاخص توده بدنی، از میزان کیفیت زندگی کاسته، ولی با افزایش
درآمد و تحصیلات بر میزان کیفیت زندگی افزوده میشد. افراد متاهل در مقایسه با افراد
مجرد و افراد سالم در مقایسه با افراد بیمار از میزان کیفیت زندگی بالاتری برخوردار
بودند. بین شاخصهای جسمی و روانی در سالمندان و حمایت اجتماعی از آنان رابطه معنیداری
وجود داشت.
نتیجهگیری:
نتایج این مطالعه نشان داد که زنان نسبت به مردان از کیفیت زندگی بالاتری برخوردارند.
افراد با درآمد بالاتر و تحصیلات بیشتر و توده بدنی کمتر دارای کیفیت زندگی بهتری هستند.
Normal
۰
محمود بختیاری، مسعود صالحی، فرید زایری، پروین یاوری، علی دلپیشه، فرزانه مباشری، مسعود کریملو،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف از اندازهگیری کیفیت زندگی،
ارزیابی ماهیت ذهنی کیفیت زندگی، دستیابی به ادراک خود فرد از وضعیت موجود زندگی و
سلامتی است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۸۸،
۱۰۰۰ نفر از جمعیت ۱۵ تا ۷۵ ساله شهر تهران
شامل دو گروه افراد سالم
و معلولین جسمی- حرکتی، با استفاده از پرسشنامه WHOQOL-۱۰۰ از نظر کیفیت
زندگی مورد مقایسه قرار گرفتند. نمونهگیری از افراد سالم به صورت نمونهگیری
تصادفی انجام شد، افراد معلول نیز از مرکز جامع توانبخشی هلال احمر که یک مرکز
مرجع برای این افراد است، انتخاب شدهاند. تحلیل اطلاعات توسط نرم افزارSPSS نسخه ۱۸، و آزمونهای تی مستقل و رگرسیون
چندگانه انجام شد.
نتایج: میانگین و انحراف معیار سن افراد سالم مشارکت کننده
در مطالعه برابر با ۷۵/۱۲ ± ۰۹/۳۵ و میانگین و انحراف معیار سن معلولین
مشارکت کننده در پژوهش برابر با ۸۶/۱۲ ±
۸۸/۳۵ به دست آمد. تنها در حیطههای سلامت جسمی و استقلال نمره کیفیت زندگی این دو
گروه با یکدیگر اختلاف معنا داری داشتند (۰۰۱/۰P<)، به طوریکه میانگین نمره هر دو حیطه در افراد
سالم بیشتر از افراد معلول بود. در سایر حیطهها اختلاف آماری معنا داری بین کیفیت
زندگی این دو گروه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: افراد معلول به دلیل محدودیتهای
موجود در حیطههای جسمی و استقلال دارای نمره کیفیت زندگی کمتری نسبت به دیگر
اقشار جامعه بوده و این قشر نیازمند دریافت خدمات ویژه از سازمانهای ذیربط جهت کم
کردن هرچه بیشتر فاصله بین افراد سالم و معلول از دید کیفیت زندگی هستند.
اکرم انصاری فر، حمید سوری، علیرضا اکبرزاده باغبان، محمد موحدی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه و اهداف: به منظور تهیه ابزار پایشی برای ارزیابی عوامل خطر رفتاری نظام مراقبت در ایران، روایی و پایایی نسخه فارسی بخش اصلی پرسشنامه عوامل خطر رفتاری نظام مراقبت (BRFSS) بررسی شد.
روش کار: ارزیابی روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه با استفاده از روش استاندارد “Backward-Forward” انجام شد. این روش شامل مراحل زیر است: ترجمه، ترجمه معکوس، مرور کارشناسان و مطالعه پایلوت. برای ارزیابی پایایی پرسشنامه، با ۱۹۴ نفر از ساکنان بالاتر از ۱۸ سال کرج، مصاحبه شد. شیوه ارزیابی پایایی، آزمون باز-آزمون بود. فاصله بین دو آزمون ۲۱-۱۴ روز بود. دادهها با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS(۱۶,۵) و SAS(۹.۱) تجزیهوتحلیل شد. پایایی دادههای کمی با استفاده از ضریب همبستگی درون خوشهای (ICC)، دادههای رتبهای با استفاده از کاپای موزون (Weighted Kappa) و دادههای اسمی با استفاده از ضریب توافق کاپا (Kappa) و کاپای موزون ارزیابی شد.
نتایج: میانگین سنی شرکتکنندگان ۱۵ ۸/۳۸ سال بود. ۵/۶۶% شرکتکنندگان در گروه سنی ۴۴-۱۸ سال، ۸/۲۶% در گروه سنی ۶۴-۴۵ سال و بقیه ۶۵ سال و بالاتر بودند. نسبت جنسی شرکتکنندگان ۱ به ۱ بود. در مرحله ارزیابی روایی، ۲۶ پرسش از پرسشنامه حذف و ۳ پرسش اضافه شد و دربارۀ ۶ پرسش اصلاح تطبیقی انجام گرفت. از پرسشهای باقیمانده، پرسشهای داشتن شرایط ابتلا به ایدز و سابقه استعمال مواد مخدر دارای کمترین پایایی بودند و از پرسشنامه حذف شدند. دیگر پرسشها از پایایی کافی برخوردار بودند.
نتیجهگیری: نسخه فارسی نهایی پرسشنامه BRFSS ابزاری پایا و معتبر است و میتواند در مطالعههای ارزیابی نظام مراقبت ایران استفاده شود.
پژمان باقری، علی اکبر حقدوست، اسحاق درتاج رابری،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه و اهداف: امروزه، برنامههای سنجش سلامت و ارزیابی مداخلات بهداشتی، افزون بر محاسبه شاخصهای ابتلا و مرگ، به دیگر شاخصها، مانند کیفیت زندگی نیز توجه میکنند. این تحقیق قصد دارد به بررسی تفاوت کیفیت زندگی ساکنان بالای ۱۵ سال آپارتماننشین، نسبت به دیگر ساکنان بالای ۱۵ سال غیر آپارتماننشین شهر شیراز بپردازد.
روش کار: مطالعه پیشِ رو یک مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی است که به بررسی همزمان متغیرهای آپارتماننشینی، بهعنوان متغیر مستقل و ابعاد مختلف جسمی، روانی، اجتماعی و محیطی سلامت، بهعنوان متغیر وابسته، در شهر شیراز، سال ۱۳۹۰ پرداختهاست. در این مطالعه از نمونهگیری چندمرحلهای و پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) استفاده شده است.
نتایج : بر اساس تجزیه و تحلیلها، میانگین نمرههای ابعاد سلامت، پیش از تعدیل، برای متغیرهای جنسیت، سواد، تأهل، سن، شغل، بُعد خانوار، درآمد ماهیانه، نوع بیماری، مالکیت منزل و مساحت منزل در آپارتماننشینان، نسبت به غیر آپارتماننشینان، بهترتیب عبارت بودند از: جسمی ۵۷/۱۳ و ۴۱/۱۶، روانی ۷۱/۱۰ و ۸۷/۱۴، اجتماعی ۵۷/۸ و ۸۴/۱۳ و محیطی ۵۹/۱۳ و ۱۸/۱۰ که بعد از تعدیل در بُعد جسمی، به ۴۱/۱۴ و ۶۱/۱۵، روانی ۶/۱۲ و ۴۷/۱۴، اجتماعی ۷۴/۸ و ۷۲/۱۳ و محیطی ۴۲/۱۵ و ۲۳/۹ تغییر یافتند (۰۰۰۱/۰P<).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که سلامت آپارتماننشینان حتی بعد از تعدیل در بیشتر حیطهها، کمتر از غیر آپارتماننشینان است که ارزیابی علل آن میتواند در ارتقای سلامت شهرنشینان بسیار مؤثر باشد.
مهناز صلحی، نازیلا نژاد دادگر، اکبر معصوم علیزاده،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه و اهداف: سبک زندگی یکی از مهمترین شاخصهای ارتقای کیفیت زندگی افراد است. با توجه به نقش تأثیرگذارکارکنان به عنوان نیروی انسانی ارزشمند، هدف این مطالعه تعیین وضع سبک زندگی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سال ۱۳۹۴ است.
روش کار: این مطالعه مقطعی توصیفی– تحلیلی روی۳۲۰ نفر ازکارمندان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل که به صورت تصادفی انتخاب شدند؛ انجام گردید. ابزار گردآوری دادهها شامل فرم مشخصات جمعیتشناختی و پرسشنامه استاندارد سبک زندگی HPLP۲ بود. اعتبار پرسشنامه درایران توسط محمدی باضریب آلفای کرونباخ ۸۲ درصد برای کل ابزار و برای زیر شاخه ها ۹۱-۶۴ درصد تعیین شده است. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق نرمافزارSPSS و آزمونهای آماری t ، آزمون مربع کای ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی انجام شد.
یافتهها: نمره سبک زندگی در۹/۶ درصد کارمندان ضعیف در۳/۷۵ درصد متوسط و در ۸/۱۷ درصد خوب بود. میانگین و انحراف معیار نمرههای مسؤولیتپذیری سلامت ۹/۴ ±۱۹/۲۲، رشد معنوی ۲/۵±۹۳/۲۷، روابط میان فردی ۶/۴±۲۹/۲۴، مدیریت استرس ۴۵/۴±۵۱/۲۰، فعالیت فیزیکی ۸/۴±۵۳/۱۷ و تغذیه ۲/۴ ±۹۵/۲۳ بود. زنان در بیشتر شاخصها وضع بهتری نسبت به مردان داشتند. میان جنس و سن با مدیریت استرس (۰۰۲/۰=P)، جنس و مسؤولیتپذیری سلامت (۰۰۲/۰=P)، تحصیلات و مسؤولیت پذیری سلامت (۰۰۱/۰=P)، تحصیلات و تغذیه (۰۰۴/۰=P)، درآمد و تغذیه (۰۰۱/۰=P)، تحصیلات و روابط بین فردی (۰۰۳/۰=P)، رابطهی آماری معنیدار آماری مشاهده شد.
نتیجهگیری: اکثرکارمندان سبک زندگی متوسط داشتند. کمترین نمره در شاخصهای سبک زندگی مربوط به فعالیت فیزیکی و مدیریت استرس بود. انجام مداخلهها برای ارتقای فعالیت فیزیکی، مدیریت استرس در این کارکنان پیشنهاد میشود.
جمال احمدپور، سیده زهرا اصغری، علیرضا سلطانیان، یونس محمدی، جلال پورالعجل،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه با هدف بررسی روایی و پایایی ویرایش فارسی پرسشنامه استاندارد ”استفاده آسیبزا از اینترنت“ طراحی گردیده تا در مطالعات اپیدمیولوژیک مورداستفاده قرار گیرد.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۵ در سه دانشگاه علوم پزشکی کشور انجام شد. پرسشنامه دارای ۵ حیطه است که عبارتاند از: ترجیح تعامل اجتماعی آنلاین، تنظیم خلقوخو، اشتغال ذهنی، استفاده جبری از اینترنت، و پیامدهای منفی. هر حیطه دارای ۳ سؤال و پرسشنامه مجموعاً دارای ۱۵سؤال است. سؤالات بهصورت ۷ گزینهای طراحی و از ۱ تا ۷ نمره دهی شدند. بنابراین کمترین و بیشترین نمره قابل اکتساب برای مجموع سؤالات بین ۱۵ و ۱۰۵ بود. نمره ۳۷-۱۵ طبیعی، ۶۰-۳۸ اختلال خفیف، ۸۳-۶۱ اختلال متوسط، و ۱۰۵-۸۴ اختلال شدید در نظر گرفته شد.
یافتهها: بر اساس پرسشنامه، نمره ۳۰۷ نفر (۱/۳۱ %) طبیعی، ۴۴۵ نفر (۱/۴۵ %) دارای اختلال خفیف، ۱۹۱ نفر (۴/۱۹ %) دارای اختلال متوسط و ۴۳ نفر (۴/۴ %) دارای اختلال شدید بودند. بر اساس نسبت اعتبار محتوا، روایی ۱۰ سؤال ۱۰۰%، ۳ سؤال ۸۰%، یک سؤال ۴۰%، یک سؤال صفر، و روایی کلی پرسشنامه ۳/۸۵ % بود. بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، پایایی حیطه ترجیح تعامل اجتماعی آنلاین ۶/۸۷%، حیطه تنظیم خلقوخو ۱/۹۱%، حیطه اشتغال ذهنی ۸/۸۹%، حیطه استفاده جبری از اینترنت ۸/۹۰%، حیطه پیامدهای منفی ۲/۸۶%، و پایایی کلی پرسشنامه ۵/۹۲ % بود.
نتیجهگیری: پرسشنامه از روایی قابلقبول و پایایی بالایی برخوردار است و میتواند بهعنوان ابزار استاندارد در مطالعات اپیدمیولوژیک برای بررسی آسیب ناشی از اینترنت و شبکههای اجتماعی در تحقیقات آتی استفاده شود.
سید عباس متولیان، حسن غریب نواز، محسن اسدی لاری، شیرین سراجی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و اهداف: حوادث یکی از نگرانیهای جهانی بهداشت عمومی هستند. سالانه ۲۴/۱ میلیون نفر در اثر حوادث رانندگی جان میبازند. در ایران حوادث جادهای علت اصلی سالهای از دست رفته عمر را به خود اختصاص میدهد و موتورسواران پرخطرترین گروه عبورومرور جادهای هستند. استعمال مواد روانگردان از عوامل خطر جدی برای وقوع سوانح ترافیکی بوده و استفاده از موتورسیکلت در بین مصرفکنندگان مواد شایعتر از افرادی است که مصرف نمیکنند. هدف این مطالعه مقایسه رفتار رانندگی در موتورسواران عادی با موتورسواران مصرف کننده متآمفتامین و متادون بود.
روش کار: این یک مطالعه همگروهی تاریخی است که روی ۴۱۱ موتورسوار در ۳ گروه شامل ۱۰۰ موتورسوار مصرفکننده متادون، ۱۰۰ موتورسوار مصرفکننده متآمفتامین و ۲۱۱ موتورسوار عادی انجام شد. همسانسازی گروهی از نظر گروه سنی و منطقه محل سکونت در بین شرکتکنندگان انجام شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه رفتار رانندگی (MRBQ) استفاده شد. سپس آنالیزهای توصیفی و تحلیلی با استفاد از نرمافزار SPSS نسخه ۲۰ و روش رگرسیون خطی چندمتغیره انجام شد.
یافتهها: میانگین نمره رفتار رانندگی در موتورسواران عادی با موتورسواران مصرفکننده متآمفتامین و متادون تفاوت آماری معنیداری داشت (۰۰۰۱/۰>P)، اما این تفاوت بین دو گروه مصرفکننده مواد با یکدیگر از نظر آماری معنیدار نبود (۲۹۲/۰ =P). بیشترین تخلف صورت گرفته در هر ۳ گروه تخلفات مربوط به سرعت بوده است.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از این مطالعه نشان میدهند که در هر ۳ گروه موتورسواران عادی و مصرفکنندگان متآمفتامین و متادون شایعترین رفتار تخلفات مربوط به سرعت و پس از آن خطاهای ترافیکی بوده است. به علاوه این مطالعه نشان داد که مصرف مواد مخدر (متآمفتامین و متادون) میتواند بر رفتار رانندگی موتورسواران تأثیر داشته باشد؛ به شکلی که بیشتر خطاها و تخلفات رانندگی در مصرفکنندگان مواد به طور معنیداری در مقایسه با موتورسواران عادی بیشتر بود.
بهاره طحانی، آرش نجیمی، مینو صلواتی، مهدی فاضل،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف از این مطالعه بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه بینالمللی رضایت بیماران از خدمات دندانپزشکی است.
روش کار: پس از اطمینان از صحت ترجمه فارسی پرسشنامه، تعیین روایی صوری و محتوا با استفاده از ۱۰ نفر از بیماران و ۱۰ نفر از متخصصین به روش سنجش کیفی و کمی انجام شد. روایی سازه در یک مطالعه مقطعی با حضور ۳۰۰ نفر از بیماران مراجعهکننده به کلینیکهای سطح شهر بررسی شد و حیطههای مؤثر بر رضایت استخراج گردید. بهمنظور تجزیهوتحلیل اطلاعات در مطالعه حاضر از نرمافزار SPSS نسخه ۲۱ ، آمار توصیفی و آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی اکتشافی و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد.
یافتهها: پس از انجام تغییراتی در برخی از سؤالات روایی صوری و محتوای پرسشنامه تأیید شد. تحلیل عاملی اکتشافی منجر به کشف ۷ حیطه در رضایت سنجی شد که این حیطهها درمجموع ۳/۶۱ درصد از واریانس کل را تبیین کرده بود. حیطهها شامل کیفیت کار دندانپزشکان، کیفیت خدمترسانی، سهولت و موجود بودن خدمات، کنترل درد، هزینه، همدلی و مسئولیتپذیری دندانپزشک و دسترسی بود. همبستگی هر حیطه با نمره کل بالای ۴/۰ و میانگین رضایت کلی۱/۹ ± ۶/۶۰ به دست آمد. آلفای کرونباخ ابزار ۷۴/۰ به دست آمد.
نتیجهگیری: پرسشنامه مذکور از روایی و پایایی مناسب برخوردار است و برای تعیین میزان رضایت سنجی ابزاری مناسب و کاربردی است. حیطهها به میزان قابل قبولی رضایت کلی بیماران را تبیین مینمایند.
احمد مهری، مهدی یاسری، دانیال رحیمی، سحرناز نجات،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه و اهداف: اعتماد به نفس در دانشجویان یک ویژگی فردی است که دانشجو را قادر میسازد دیدگاه مثبت یا واقعگرایانه با خود یا شرایطی را که در آنها وجود دارد، داشته باشد. هدف از انجام این مطالعه اعتبارسنجی و رواییسنجی پرسشنامه اعتماد به نفس (Personal Evaluation Inventory) متناسب با دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی ایران است.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی در سال ۹۸ روی ۱۰۰ دانشجوی رشتههای علوم پزشکی در ۴ دانشگاه علوم پزشکی کشور انجام شد. اعتبارسنجی این پرسشنامه شامل مراحل ترجمه، تعیین روایی محتوا، تعیین روایی صوری، تعیین پایایی در بعد تکرارپذیری و تعیین پایایی در بعد انسجام درونی بود.
یافتهها: میانگین سنی ۱۰۰ شرکت کننده در این مطالعه ۱/۳۲ (انحراف معیار=۵/۵) سال بود. مقطع تحصیلی بیشتر شرکتکنندگان کارشناسی ارشد (۴۷ درصد) و کمترین آنها (۱۱ درصد) کارشناسی بود. یافتههای این مطالعه نشان داد توافق کلی در مناسببودن سؤالات ۶/۹۲ و برای شفافبودن ۳۳/۸۳ بود. درصد توافق جامعبودن کلی نسبت به سؤالات ۱۰۰ درصد بهدست آمد. ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی خوشهای ICC تمام حیطهها بالای ۷/۰ بود. ضریب همبستگی درون خوشهای هرکدام از سؤالات نیز ۹۸/۰-۷۲/۰ به دست آمد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه، نسخه فارسی پرسشنامه PEI از اعتبار و پایایی لازم برای استفاده در جمعیت دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی ایران برخوردار است.
زهرا رحیمی، حبیب الله اسماعیلی، علی تقی پور، احسان موسی فرخانی، جمشید جمالی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه و اهداف: پریشانی روانی یکی از اختلالات خفیف روانی است که میتواند بهعنوان یک پیشبینی کننده برای بیماریهای روانی جدی مانند اختلالات افسردگی و اضطراب مورداستفاده قرار گیرد. این اختلالات بهعنوان پیشگوییکننده مرگ ناشی از بیماریهای قلبی عروقی، سکته مغزی و سرطان مطرح میباشند. در این مطالعه، شیوع پریشانی روانی و عوامل مرتبط با آن را در یک جمعیت عمومی در خراسان رضوی ارزیابی مینماییم.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که بهصورت مقطعی در سال ۱۳۹۷ انجام شد. جامعه آماری موردمطالعه ۱۱۰۳۹۴۵ فرد ۱۸ تا ۶۵ سال مراجعهکننده به مراکز بهداشت استان خراسان رضوی است. در این مطالعه، از چکلیست اطلاعات جمعیت-شناختی و پرسشنامه K-۶ جهت ارزیابی شیوع پریشانی روانی استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی افراد ۴۶/۱۰ ± ۹۹/۳۵ سال و ۱۰/۶۲% افراد زن، ۸۶% متأهل و ۹۰/۷۸% دارای تحصیلات دیپلم و زیردیپلم بودند. نرخ پاسخگویی ۶/۹۸ % بود. میزان شیوع پریشانی روانی ۱۰/۱۰% ارزیابی شد. نتایج برازش رگرسیون لجستیک رابطه معنیداری بین سن، جنسیت، وضعیت تأهل، تحصیلات، محل سکونت و نوع شغل با پریشانی روانی را نشان داد.
نتیجهگیری: در این مطالعه شیوع پریشانی روانی در سطح پایین برآورد گردید. بر اساس نسبت شانس زنان مطلقه، بیسواد، خانهدار و ساکن شهرهای بزرگ، گروه پرخطر پریشانی روانی شناسایی شدند. براین اساس و با توجه به حضور تعداد افراد قابلتوجه در این مطالعه، لزوم تدوین راهکارهای مناسب جهت پیشگیری و درمان و ارائه آموزشهای لازم برای گروههای مذکور احساس میگردد.
سحر بیات، حمید سوری، فاطمه سادات عسگریان،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه و اهداف: کارکنان بخش سلامت به دلیل فشارهای روحی و جسمی که در برخورد با بیماران مواجه هستند از فرسودگی شغلی رنج میبرند که بر همه جنبههای رفتاری زندگی تأثیرگذار است. این پژوهش باهدف شناسایی تأثیر فرسودگی شغلی بر رفتار رانندگی بر روی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجامشده است.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی، بر روی ۱۶۲۹ نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. سپس کارکنان ابزار پژوهش را که شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلاچ و پرسشنامه رفتار رانندگی منچستر را تکمیل نموده و در مقیاس لیکرت مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج تحلیل فرسودگی شغلی میانگین، نمره خستگی عاطفی (۲/۷۲-۲/۲۲-۶/۵ درصد)، مسخ شخصیت (۶/۵۱-۸/۴۲- ۶/۰ درصد) و کفایت عملکرد فردی (۸/۳۱-۸/۲۱-۴/۴۶ درصد) را در شدت خفیف، متوسط و شدید نشان داد، ارتباط آماری معنیداری بین حیطه مسخ شخصیت با تخلفات غیرعمدی رانندگی (۰۲۶/۰ P=) بین اشتباهات مرتبط با رانندگی با کفایت عملکرد فردی (۰۲۳/۰ P=) و بین فرسودگی شغلی و رفتار رانندگی با متغیرهای جنسیت، نوبتکاری، ساعت کاری و گروههای تحصیلی وجود داشت. بهطورکلی فرسودگی شغلی در زنان بالاتر از مردان است (۰۵/۰P<).
نتیجهگیری: با برگزاری برنامههای آموزشی توانایی رانندگی کمخطر را در این افراد افزایش دهند. خدمات روانشناسی و مشاوره در سازمانها تقویت گردد تا بدینوسیله توانایی انطباق با فشارهای روانی شغلی افزایش یابد و میزان ابتلای افراد به فرسودگی شغلی در درازمدت کاهش یابد.
فرشته عیدی، حسین فلاح زاده، رحمن پناهی، جمشید جمالی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه و اهداف: امروزه یکی از چالشهای بزرگ در سراسر جهان اضافهوزن و چاقی است. اضافهوزن و چاقی میتواند اثرات منفی بر کیفیت زندگی افراد بگذارد. لذا مطالعه حاضر باهدف تعیین روایی ساختاری نسخه فارسی پرسشنامه IWQOL-lite انجام شد.
روش کار: مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر در بین ۳۱۰ نفر از افراد ساکن در شهر یزد انجام گرفت. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار m-plus۶,۲ و مدل تحلیل عاملی تأییدی چند سطحی انجام شد.
یافتهها: مدل تحلیل عاملی تأییدی چند سطحی برازش مناسبی به دادهها نداشت. مدل تحلیل عاملی تأییدی تک سطحی به داده بهصورت مناسب برازش دادهشده است (CLI:۰,۹۸, TLI:۰.۹۸, RMSEA:۰.۰۳۸).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر بیانگر عدم تأثیرگذاری مناطق شهر یزد بر کیفیت زندگی افراد بود. مدل تحلیل عاملی تأییدی تک سطحی روایی ساختاری پرسشنامه IWQOL-lite را تأیید کرد. لذا این پرسشنامه میتواند در جامعه ایرانی مورداستفاده قرار بگیرد.
علی عالمی، حسن اسحاقیان فریمانی، فرناز شریفی مود،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه و اهداف: خودکشی یک نگرانی عمده بهداشتی در سطح جهان بوده و بین وجود افکار خودکشی و اقدام به خودکشی در آینده ارتباطی قوی وجود دارد. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت اپیدمیولوژیک افکار خودکشی در بین دانشجویان و ارتباط آن با برخی عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی آنان انجام شد.
روش کار: یک مطالعه مقطعی-تحلیلی روی ۵۵۶ دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی گناباد که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند و به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شده بودند در سال ۱۴۰۲ به اجرا درآمد. به منظور گردآوری داده، از یک چک لیست اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه سنجش افکار خودکشی بک استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، مجذور کای و آزمون دقیق فیشر و مدل رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: شیوع کلی (فاصله اطمینان ۹۵ درصد) افکار خودکشی در دانشجویان ۲۰/۵ درصد (۲۳/۸-۱۷/۲ درصد) برآورد گردیده، ۱۱/۵ درصد ایشان نیز افکار پرخطر خودکشی (خطر بالا و بسیار بالا) داشتند. در این مطالعه شیوع افکار خودکشی در دختران نسبت به پسران به طور معنی داری بیشتر بود (۰/۰۱۶=P). همچنین افراد مجرد در مقایسه با متاهلین افکار خودکشی بیشتری داشتند (۰/۰۱۹=P). در حالیکه بین افکار خودکشی و سن، وضعیت بومی، محل سکونت و دانشکده محل تحصیل ارتباط آماری معنی داری مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: شیوع افکار خودکشی و افکار پرخطر خودکشی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گناباد در حد نسبتا بالا برآورد شد. توجه ویژه به وضعیت سلامت روان دانشجویان به ویژه دانشجویان دختر و مجردین، همچنین ایجاد شرایط مناسب برای زندگی و تحصیل این گروه از دانشجویان پیشنهاد می گردد.